لطفا قاب مورد نظر خود را از تصویر آخر همین گالری انتخاب کنید.

Back to a place unknown, yet deeply familiar

ویژگی‌های محصول
  • این محصول به صورت pdf میباشد
  • پس از پرداخت در قسمت دانلودهای حساب کاربری قابل دانلود میباشد
شرایط ارسال کالا
  • ارسال 3 روز کاری
  • ارسال رایگان سفارشات بالای 2 میلیون تومان

هزینه حمل به عهده خریدار
ضمانت کیفیت و سلامت کالا
گارانتی تعویض کالا

1.350.000 تومان

In this quiet village, time moves slowly
Silence flows through the alleys, and even sound seems to pause
The land breathes—not in full bloom, but on the verge of it
The lavender fields remain still and green, waiting for the purple to arrive
Between stone walls, wildflowers and untamed plants quietly emerge—unassuming, yet undeniable

The air here is full of scents that appear suddenly, without warning
Sometimes, a breeze carries the fragrance of acacia— a scent that for me is not just the smell of trees, but of my mother; of her embrace, of home
Within this stillness, under this soft light, something in me has changed. Not suddenly, but slowly—like a drop sinking silently into the soil

Here, you don’t need to be someone. It’s enough to simply be

nazli abbaspour

در این دهکده‌ی آرام، زمان آهسته می‌گذرد
سکوت در کوچه‌ها جاری‌ست، و حتی صدا هم گویی اینجا تصمیم گرفته مکث کند.
زمین نفس می‌کشد؛‌ نه در اوج شکوفایی، بلکه در آستانه‌ی آن
مزارع لوندر، بی‌صدا و سبز، هنوز در حال شکل گرفتن‌اند—در انتظار بنفشی که از راه خواهد رسید
در میان دیوارهای سنگی، گل‌های وحشی و گیاهان خودرو سر از خاک بیرون آورده‌اند؛ بی‌ادعا، اما بی‌انکار
هوای دهکده آغشته است به عطرهایی که ناگهان، بی‌هشدار، از گوشه‌ای می‌آیند.
گاهی نسیمی بوی اقاقیا را با خود می‌آورد—.
بویی که برای من فقط رایحه‌ای طبیعی نیست؛ بوی مادرم است، بوی آغوش، بوی خانه
در این خلوت، در این نور نرم، چیزی در من آرام‌آرام تغییر کرده.
نه ناگهانی، بلکه مثل قطره‌ای که بی‌صدا در خاک فرو می‌رود.
اینجا نیازی نیست کسی باشی
کافی‌ست باشی
بودن، حل شدن در نور، در گیاه، در سنگ و صدا، برای من کافی‌ست.

نازلی عباسپور